وسوسه
از کنار مغازه ها می گذشتم...چراغ های چشمک زن، لباس، کیف، کفش، روسری های رنگ به رنگ، عطر های مختلف و...
توی اون شلوغی اسم یه مغازه توجهمو جلب کرد. با رنگ قرمز روی شیشه نوشته شده بود: وسوسه
چشمک می زد و آدمو وسوسه می کرد. همون طور که به سمتش می رفتم با خودم فکر میکردم که وسوسه ها توی زندگی چقدر مهم اند... گاهی فرق زندگی آدم ها با هم در همین چیز هاست که چی وسوسه مون میکنه و چطور با اون برخورد میکنیم...
به مغازه نزدیک تر می شدم احساس می کردم چراغ قرمز وسوسه تندتر چشمک میزنه. کلمه اش وسوسه انگیزه:
آدمی بیش از اینها نیاز داره به تسلط... تسلط بر خود و وسوسه ها